سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/10/6
2:52 صبح

آموزش مهارت های زندگی ( ویژه جوانان و نوجوانان

بدست مرتضی در دسته

)[color=#FFA500]




همه ما در زندگی با موقعیت هایی روبرو می شویم که اگر به درستی عمل نکنیم سلامت روانی خودمان و دیگران به خطر می افتد. این موقعیت ها مختلف هستند . مثلاً چگونه با دوستان و اطرافیان خود ارتباط برقرار کنیم ؟ چگونه مسئولیت های جدید را بپذیریم ؟ چگونه تصمیم بگیریم؟ چگونه مشکلاتمان را حل کنیم ؟ چگونه با ترس ، اضطراب ، ناکامی ، افسردگی و فشارهای روانی مقابله کنیم؟

[color=#FF0000]مهارت های زندگی :
(مهارت های زندگی) توانایی هایی هستند که به ما کمک می کنند با موقعیت های زندگی - بخصوص موقعیت های پر خطر - به طور صحیح برخورد کنیم . وقتی این مهارت ها را کسب کردیم می توانیم در ایجاد ارتباط با دیگران سازگارانه عمل کنیم و بدون توسل به اعمالی که به خودمان یا دیگران صدمه می زند مشکلات را حل کنیم .
این مهارت ها چه مهارت هایی هستند؟
مهارت های زندگی شامل ده توانایی کلی به شرح زیر است . برای زندگی بهتر لازم است این مهارت ها را تمرین کنیم تا کمتر دچار آسیب های روانی و اجتماعی شویم :
1 – توانایی حل مسئله
ما در زندگی به طور مداوم در حال حل مسئله هستیم . برخی از این مسائل ساده هستند ولی برخی دیگر به فعالیت های فکری پیچیده ای نیاز دارند. توانایی حل مسئله به ما کمک می کند مسائل زندگیمان را به نحو مطلوب حل کنیم . اگر مسائل مهم زندگی ما حل نشده باقی بماند با فشار روانی روبرو می شویم و سلامت روانی و جسمانی ما تهدید می شود.
2 – توانایی تصمیم گیری
اگر چه همه ما تصمیم می گیریم ولی همیشه تصمیم های هوشمندانه نمی گیریم . برخی از تصمیم گیری های غلط منجر به به پیامدهای ناخوشایند می شوند. مهارت تصمیم گیری به ما کمک می کند که به طور صحیح در مورد اعمالمان تصمیم بگیریم و جوانب مختلف انتخاب ها و پیامدهای مثبت و منفی هر یک از آنها را در نظر بگیریم . تصمیم گیری مناسب و واقع بینانه موجب بالا رفتن سطح سلامت روانی ما می شود.
3 – توانایی تفکر خلاق
این نوع تفکر به ما کمک می کند مسائل را از زوایای مختلف دریابیم و راه حل های مختلف مسئله و پیامدهای آن را ارزیابی کنیم و بالاخره راه حل های تازه ای برای مشکلاتمان پیدا کنیم . با استفاده از این مهارت ؛ تصمیم گیری های ما مناسب تر انجام می شوند و مسائل به طور عملی تر حل می شوند.
4 – توانایی تفکر انتقادی
با استفاده از این مهارت به بررسی و تجزیه و تحلیل افکار خود و دیگران می پردازیم و به فهم و درک روشن تر دست می یابیم . این توانایی کمک می کند تا اطلاعات و تجاربی را که به ما می رسد تجزیه و تحلیل کرده و در مقابل ارزش ها و فشارهایی که به ما تحمیل می شود مقاومت کنیم و بدانیم که رفتار دیگران همیشه درست نیست .




5 – توانایی ارتباطی
ما بخش اعظم هر روز را به ارتباط برقرار کردن با دیگران می گذرانیم تا هر چه بیشتر بتوانیم نیازهای خود را بیان نماییم و نیازهای دیگران را درک کنیم . توانایی ارتباطی به ما کمک می کند تا با دیگران ارتباط کلامی و غیر کلامی مؤثرتری داشته باشیم و با غلبه بر خجالت ، نظرات خود را برای دیگران ابراز کنیم . اگر این مهارت را کسب کرده باشیم در موقع لزوم می توانیم با تقاضاهای نامناسب دیگران مخالفت کنیم .
6 – توانایی روابط بین فردی
توانایی روابط بین فردی به ما کمک می کند با دیگران همکاری و مشارکت بهتری داشته باشیم . به آنها اعتماد کنیم. مرزهای روابط با دیگران را تشخیص دهیم . دوستی های مطلوب را حفظ کنیم و در شروع و خاتمه ارتباطات به طور مؤثرتری رفتار کنیم .
7 – توانایی خودآگاهی
یعنی توانایی شناخت خود و آگاهی از نقاط ضعف و قوت خواسته ها، ترس ها ، رغبت ها و تمایلات خود؛ این توانایی به ما کمک می کند تصویر واقع بینانه ای از خود داشته باشیم و حقوق و مسئولیت هایمان را بهتر بشناسیم .
8 – توانایی همدلی
توانایی همدلی یعنی این که فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد ، درک کند . همدلی به ما کمک می کند تا انسان های دیگر را وقتی با ما متفاوت هستند بپذیریم و به آنها احترام بگذاریم . کسانی که همدلی بیشتری دارند، به دیگران علاقه مندند؛ افراد مختلف را تحمل می کنند؛ پرخاشگری کمتری دارند و دوست داشتنی ترند. این مهارت روابط اجتماعی را بهبود می بخشد.
9 – توانایی مقابله با هیجان
این مهارت شامل توانایی شناسایی هیجانات خود و دیگران ، و نیز شناخت تأثیر هیجانات بر رفتار است . این مهارت به ما کمک می کند که در مواقع ناکامی ، خشم ، افسردگی و اضطراب ، واکنش های مناسبی نشان دهیم .
10 – توانایی مقابله با فشارهای روانی ( استرس)
این توانایی شامل شناخت استرس های مختلف زندگی و تأثیر آن بر رفتار است و ما را قادر می سازد که منابع فشار روانی را در زندگی خود بشناسیم و راه های صحیح کاهش فشار را دنبال کنیم .

87/10/6
2:39 صبح

ترین اختلالات جنسی در زنان

بدست مرتضی در دسته

 

 

شایع ترین اختلالات جنسی شناخته شده برای زنان شامل کاهش میل جنسی، دیسپارونی (آمیزش دردناک)، واژینیسموس (انقباض دردناک و غیرارادی ماهیچه های واژن به هنگام دخول) و نرسیدن به اوج لذت جنسی (یا ارضا نشدن جنسی) است.

 

دیسپارونی (آمیزش دردناک):

 

دیسپارونی حالتی است که فرد در هنگام آمیزش دچار درد میشود. این درد ممکن است در بدو ورود آلت مردانه به واژن یا در مراحل مختلف در طول دخول ایجاد شود. این حالت درجات متفاوتی دارد و نسبت به اینکه در چه زمانی پس از شروع نزدیکی و در کجا فرد احساس درد می کند، دلایل و درمانهای متفاوتی دارد.

 

یکی از دلایل شایع درد هنگام آمیزش برای زنان خشکی واژن است. اگر خانم به هر دلیل آمادگی دخول را نداشته باشد، این عمل می تواند بسیار دردناک باشد. در اکثر موارد خشکی واژن به دلیل نداشتن پیش نوازی کافی است، یعنی خانم این فرصت را پیدا نکرده که از نظر جسمی به محرک های جنسی پاسخ دهد و محیط واژن به اندازه کافی لغزنده نیست. از جمله دلایل و شرایط دیگری که میتواند باعث خشکی واژن شود داروهایی است که فرد مصرف می کند. در این مورد مشورت با پزشک و یا مطالعه در مورد دارویی که مصرف می کنید، می تواند مفید باشد. معمولا منابع خوبی در اینترنت در مورد داروهای مختلف وجود دارد.

 

از دلایل دیگر دیسپارونی یا آمیزش دردناک، می توان به جراحات و ضربه هایی که در طول زمان به آلت تناسلی وارد شده، سابقه آزار جنسی، دوران پس از زایمان، دوران عادت ماهانه، بیماری های ناحیه تناسلی و برخی از سرطانهایی که اعصاب آن منطقه را تحت تخریب قرار داده و نیز بیماری های مقاربتی درمان نشده اشاره کرد.

 

برخی از پزشکان آمیزش دردناک را جزو دسته اختلالات جنسی نمی دانند و برخورشان با بیمارانی که از این حالت رنج می برند، توام با شناخت کافی نیست. در این موارد توصیه می شود به پزشک دیگری مراجعه کرده و پیش از انجام معاینه، دردناک بودن ناحیه تناسلی خود را برای او بازگو نمایید. گاه ضرورت دارد، روان درمانی های لازم پیش از انجام هر گونه معاینه ای صورت پذیرد.

 

حالت دیگری که افراد با آن روبرو می شوند درد در هنگام دخول است. این حالت میتواند به دلایل متعددی باشد که شایع ترین آنها عبارتند از: عفونت های دستگاه تناسلی و دهانه رحم، بیماریهای مقاربتی درمان نشده، همزمانی نزدیکی و زمان تخمک گذاری، و در نهایت آماده نبودن فرد از نظر جسمی.

 

مورد آخر دلیل مراجعه درصد زیادی از زنان است بخصوص در اوایل برقراری رابطه جنسی.

 

وقتی که زوج ها برای پیش نوازی صرف می کنند، صرفا جنبه عاطفی ندارد. در بدن زنی که برای داشتن رابطه جنسی آماده میشود، تغییراتی صورت می گیرد که دخول را ساده تر می کند. علت این است که بدن زنان طوری طراحی شده که در هنگام دخول حداکثر آمادگی را برای باردار شدن فراهم کند، بنابراین وقتی که خانمی آمادگی لازم را بر اثر پیش نوازی پیدا می کند، رحمش به سمت بالا کشیده می شود و این کار به طول واژن اضافه می کند تا توانایی گنجایش آلت مردانه را داشته باشد.

 

در این حالت دیواره های واژن پر خون شده و مواد لغزنده ای را ترشح می کنند که دخول را آسانتر می کند. این دیواره ها بر اثر پیش نوازی مناسب از یکدیگر جدا شده و جای دادن آلت مردانه را در واژن ساده تر می کنند. بنابراین می بینیم که پیش نوازی خوشایند و به مقدار کافی تا چه حد می تواند در کیفیت رابطه جنسی تاثیر داشته باشد.

 

واژینیسموس (انقباض دردناک و غیرارادی ماهیچه های واژن به هنگام دخول):

 

در این حالت هرگونه دخولی به واژن به شدت دردناک و حتی غیرممکن است، حتی انگشت خود فرد. در این مواقع معاینات زنان و زایمان هم با مشکل روبرو می شود چون بیمار حتی از فکر اینکه وسیله معاینه به واژن وی وارد شود وحشت دارد.

 

چون این اختلال جزو گروه اختلالات مربوط به درد است و تعریف هر فرد در مورد میزان دردی که تجربه می کند با فرد دیگر متفاوت است، بنابراین نحوه برخورد پزشک و اطرافیان این افراد در طول مدت درمان نقش بسزایی دارد.

 

اولین مرحله در درمان این اختلال باور کردن مریض و احساس درد وی است. پس از آن پزشک (در ایران) یا روان درمانگر جنسی به همراهی شریک جنسی فرد درمان را شروع می کنند. به این صورت که فرد یک سری از ابزاری را دریافت می کند که مانند انگشت است و معمولا از اندازه انگشت سبابه تا اندازه آلت مردانه را دارد.

 

فرد هر هفته وارد کردن یکی از این ابزار را به همراه تمرین های تمرکز و آرام کننده اعضای بدن به داخل واژن تمرین می کند تا زمانی که آخرین اندازه هم بدون درد وارد واژن شود. پس از آن به تدریج ورود آلت مردانه را به واژن تجربه میکند. این مرحله باید بسیار آهسته و با توجه به پذیرش بیمار انجام شود. درمان واژینیسموس بسته به عوامل مختلف می تواند تا بیش از یک سال طول بکشد.

 

برای افرادی که به دنبال راه حل های سریع تر هستند درمانهایی چون نزدیکی کردن آقا با خانم در حالی که خانم توسط پزشک بیهوش شده و یا فلج کردن عضلات اطراف و دهانه واژن با تزریق موادی چون بوتاکس در ایران گزارش شده که در دراز مدت نه تنها اثر بهتری ندارد بلکه متواند اثر بسیار مخربی روی روابط زوج ها و تصویری که زن از خودش دارد بگذارد. این روش ها توصیه نمی شود.

 

چنانچه زوج تنها با هدف بچه دار شدن می خواهند این اختلال را بر طرف کنند، می توانند از لقاح با واسطه استفاده کنند یعنی مایع منی مرد را به وسیله ابزاری مثل قطره چکان بلند وارد واژن زن کنند و آمیزش را به طور مصنوعی انجام دهند.

 

این مسئله جنبه روحی و روانی دارد و نه جسمی (به جز موارد انگشت شماری که گزارش شده جراحات و ضربات وارد آمده به ناحیه تناسلی موجب بروز این مشکل شده). به عنوان مثال زنی که در دوران کودکی اش به او گفته شده که ناحیه تناسلی اش می تواند محل آبروریزی و گناه باشد و مرد ها می توانند آسیب جبران ناپذیری به پرده بکارت او وارد کنند، در آغاز زندگی مشترک ممکن است چنین مشکلی را تجربه کند.

 

واژینیسموس بیشتر در بین زوجهایی گزارش شده که در فرهنگ و یا مذهبشان رابطه جنسی پیش از ازدواج شدیدا منع شده و در عین حال بر تشکیل خانواده و داشتن فرزند تاکید شده است. به عنوان مثال تازه ترین مقالات منتشر شده در پزشکی حاکی از شیوع این اختلال در ترکیه (مسلمان) و اسرائیل (یهودی) داشته است.

 

نرسیدن به اوج لذت جنسی (ارگاسم):

 

این اختلال به حالتی گفته میشود که رسیدن فرد به اوج لذت جنسی با تاخیر توام باشد و یا اینکه فرد اصلا اوج لذت جنسی را تجربه نکند. این حالت کم و بیش در زنان اکثر مناطق جهان دیده می شود. دلیل این مسئله آن است که دختران از کودکی به حجب و حیا تشویق می شوند. زمانی که همان دختر وارد رابطه می شود و حالا به عنوان یک زن و شریک جنسی هم باید وظایفی را انجام بدهد، شکستن حریمی که در آن در ساعاتی از شبانه روز فرد باید حجب و حیا را کنار گذاشته و از رابطه جنسی با همسرش لذت ببرد خیلی دشوار است.

 

این طرز فکر که نهادینه شده، نمی تواند مانند یک کلید روشن و خاموش بشود. بنابراین فرد نمی تواند مهارهای ذهنی اش را بشکند و گاهی حتی اگر لذت هم ببرد نمی تواند و یا نمی خواهد آن را بروز دهد، از ترس اینکه مورد قضاوت قرار بگیرد و متهم شود که زن سبک و هرزه ای است. بنابراین به مرور این حالت رابطه جنسی را برای فرد از یک حالت خوش آیند به حالت وظیفه و بعضا توام با ترس تبدیل می کند. ترس از اینکه مبادا عکس العملی نشان بدهد که همسرش تصور کند او هرزه است.

 

در ابتدای شکل گیری رابطه جنسی هم اغلب این ترس وجود دارد که مبادا فرد متهم به این شود که پیش از این رابطه جنسی دیگری را تجربه کرده است و برای همین می داند که چطور باید در یک رابطه جنسی با طرف مقابل برخورد کرد و لذت هم برد.

 

مورد بعدی که میتواند باعث این اختلال شود تاثیر معکوس بعضی از داروها بر روی مکانیسم مغزی افراد است. بطور مثال پژوهش ها گزارش داده اند که بعضی از داروهای ضد افسردگی میتوانند بر روی رسیدن خانمها به اوج لذت جنسی اثر منفی بگذارند. اگر فرد متوجه این تاثیر شد باید به پزشک خود مراجعه کند تا در صورت امکان دارو را تعویض کنند و یا مقدارمصرف آن را تغییر دهند اما حتما باید اینکار توسط پزشک متخصص انجام شود و گرنه در دراز مدت تاثیرات داروی جدید و یا قطع سرخود دارو میتواند موجب آسیب به فرد شود.

 

با تمامی این تفاصیل می بینیم که نقش آقایان در حل اختلالات جنسی خانمها تا چه حد میتواند موثر باشد. اگر زنی احساس راحتی کند و نگرانیهای خود را بدون ترس از اینکه مورد قضاوت قرار بگیرد با شریک جنسی اش مطرح کند، درصد دچار شدنش به این اختلالات و یا طولانی شدن درمانش تا حد زیادی کاهش پیدا میکند.

 

کاهش میل جنسی:

 

در مطالعات انجام شده و مشاهدات بالینی در آمریکای شمالی بیشترین دلیل مراجعه در بین خانمهای ?? تا ?? ساله را این اختلال تشکیل می دهد.

 

کاهش میل جنسی بر اثر عصبانیت و ناراضی بودن فرد از کل رابطه، خستگی و استرس ممکن است به وجود آید. در این مورد همدلی زوج ها و حمایتشان از هم می تواند راه گشا باشد.

 

در مرحله بعد مشاورین زوج ها و روان درمانگران جنسی هم می توانند مفید باشند. تنها این نکته را باید یادآور شد که استفاده از رابطه جنسی به عنوان حربه در مقابل شریک جنسی خیلی معقولانه نیست و باعث کدورت بیشتر زوج ها از هم می شود. وادار کردن فردی که با کاهش میل جنسی روبرو است برای داشتن رابطه جنسی هم اصلا کمکی به شرایط نمی کند.

 

برخی از داروهای ضد بارداری هم میتوانند باعث این حالت شوند مثلا برخی از انواع قرصهای ضدبارداری و یا کپسول های زیر پوستی در گزارشات نام برده شده اند. در این صورت فرد با مشورت پزشک میتواند وسیله جلوگیری اش را تغییر دهد.

 

اما تا زمانی که از وسیله جلوگیری جدید مطمئن نشده اید، بهتر است داروی قبلی را قطع نکنید تا دچار بارداری ناخواسته نشوید.

 

معمولا اگر زنی به اختلال در ارگاسم دچار باشد و این مساله مزمن شود، ممکن است بعد از مدتی دچار اختلال جنسی ثانویه شود که همان کاهش میل جنسی است.

 

توضیح ساده این قضیه آن است که انسان دوست دارد کاری را انجام بدهد که از آن لذت میبرد. اگر فرد برای مدت ها رابطه جنسی داشته که برایش خوشایند نبوده، بطور طبیعی از برقراری آن خودداری می کند و یا نسبت به آن تمایلی نشان نمی دهد. بنابراین این مهم است که حتی اگر از طریق دخول به ارضا نرسیدید با تحریک کلیتوریس به اوج لذت جنسی برسید که مغز خاطره خوبی را از رابطه جنسی به یاد بیاورد و هر بار ناامید از دریافت لذت نباشد.

 

صمیمیت زوج ها (بوسیدن، نوازش کردن، در آغوش گرفتن و غیره) بعد از هر بار برقراری ارتباط جنسی هم بسیار مهم است. اینکه زوج ها بدانند که تنها برای رابطه جسمی شان مورد توجه هم نبوده اند و بعد از آن هم به عنوان دو همسر و شریک زندگی برای هم عزیز هستند. این مسئله برای خانم ها بخصوص بسیار مهم است.

 

در برنامه درگوشی ها با توجه به محدود بودن وقت برنامه، و از آنجا که در راهنمایی از راه دور همیشه خطر سوء تفاهم وجود دارد، من نمیتوانم روند پیشرفت تک تک مخاطبین محترم برنامه را دنبال کنم. به همین دلیل پیشنهاد می کنم برای بررسی دقیق تراختلالات جنسی خود و یا شریک جنسی تان از متخصصینی که در محل زندگی تان هستند کمک بگیرید. امیدوارم با اطلاعاتی که در برنامه ها مطرح شده در انتخاب متخصصین حاذق و مربوطه راحت تر عمل کنید.

 

*تعاریف به کار برده شده در این برنامه بر اساس تعاریف انجمن روانپزشکان آمریکا است و منابع استفاده شده از بانک مقالات پزشکی پاب مد استخراج شده اند


87/10/6
2:11 صبح

بروز اختلالات روانشناختی چیست؟

بدست مرتضی در دسته

علل بروز اختلالات روان‌شناختی چیست؟ چاپ
?? مرداد ????
Image


دلهره، ترس و دیگر هیچ‌
گروه سلامت: لرزش، پرش عضلات، عرق سرد، منگی، تهوع، خواب‌آلودگی، تپش قلب، مشکل در حافظه و هراس از رخ دادن یک اتفاق ناخوشایند، از علائمی است که هر یک از ما کم‌و بیش با آن مواجه بوده‌ایم.

حال پدیدار شدن این علائم ممکن است از سنین کم با شروع امتحانات آخر ترم مدارس شروع و تا کنکور، موقعیت‌های شغلی، ازدواج و... ادامه پیدا کند ولی شرط مهم نحوه تعدیل و کاهش این اضطراب است.

دکتر علی حریرچی، متخصص عمومی در گفتگو با «جام‌جم» اضطراب را نوعی احساس ترس و ناراحتی‌ بی‌دلیل می‌داند که نشانه بسیاری از اختلالات روان‌شناختی محسوب می‌شود و تمام اختلالات اضطرابی از آن نشات می‌گیرد.
به گفته این پزشک متخصص پنج گروه منتشر، رعبی، فوبی، وسواس فکری عملی و استرس پس از ضایعه روانی در اختلالات اضطرابی وجود دارد که در اضطراب منتشره اختلال ترس از آینده، ترس بی‌اساس است و موضوع معینی را دربر‌نمی‌گیرد همانند ترس از دست دادن فرزند، همسر و... .

از علائم این نوع اختلال، تنش‌های حرکتی، لرزش‌ها و واکنش‌های خودکار که به سیستم عصبی برمی‌گردد است و درصد ابتلای  زن و مرد در آن برابر است.

دکتر حریرچی با اشاره به اختلال رعبی (پانیک)‌، این اضطراب را با حمله‌های شدید ترس و وحشت بیان می‌کند که هدف مشخصی را دنبال و شدت آن را از چند ثانیه تا چند ساعت ذکر می‌کند.

به گفته این پزشک متخصص عمومی، ممکن است حملات از چند بار در روز تا ماهی چند بار رخ دهد و به حدی درد سینه شدت داشته باشد که فرد به متخصص قلب مراجعه کند.

در این گونه حملات اضطرابی ابتلای زنان 2‌برابر مردان است و در دوقلوهای یکسان از دوقلوهای همزاد که یکسان نیستند، بیشتر دیده می‌شود.

وی می‌افزاید: سومین اختلال اضطرابی فوبیا یا همان ترس است که از برخی اشیاء یا موقعیت‌هایی که خطر واقعی برای شخص ندارد و بی‌تناسب به جدی بودن واقعی آنها، به صورت اغراق‌آمیز شخص را دربر می‌گیرد، کسانی که از مکان‌های سر باز، سربسته، تاریکی، حیوانات و... می‌ترسند جزو این نوع اختلال محسوب می‌شوند ولی در وسواس‌های فکری و عملی، شخص به چیزهایی فکر می‌کند که آرزو دارد هیچ‌گاه به آنها فکر نکند. به گفته دکتر حریرچی با این که شخص می‌داند فکرش صحیح نیست ولی توان خودداری از این گونه افکار را ندارد. وی اظهار می‌کند: 50 درصد این افراد کسانی هستند که هنوز ازدواج نکرده و درآمد نسبتا بالایی دارند. به گفته وی اختلال پنجم، استرس بعد از ضایعه روانی‌ (PTSD) است که پس از بروز سوانح شدید همانند جنگ، سیل، زلزله، حوادث شدید رانندگی و... پیش می‌آید و افراد بعد از گذشت حادثه در پاسخ به محرک‌ها بی‌احساس شده و با دنیای اطراف خود درگیر نمی‌شود.

یادآوری‌های مکرر و ناخواسته (علایم شناختی)‌،‌ علایم فیزیولوژیک از قبیل گوش‌به‌زنگ بودن آنها، نشانه‌های رفتاری همچون اجتناب از فعالیت‌های مشابه و افزایش تحریک‌پذیری این‌گونه افراد را می‌توان از علایم این نوع اختلال ذکر کرد.

درمان اضطراب‌

در اختلال‌های بیولوژیک،‌ آرامبخش‌ها در تسکین اضطراب موثر هستند ولی در تحلیل‌های روانی، باید بیمار را به سمت روان‌شناس سوق داد. دکتر حریرچی با اشاره به این مطلب، می‌افزاید: با مواجه‌سازی می‌توان شخص را با ‌آن محرک ضعیف و مدل‌های فراوان آن روبه‌رو ساخت تا شخص در مواجهه با آن مقاوم شود، به گفته این پزشک عملیات درمان شخص پس از قرار گرفتن در آن موقعیت، خیلی خوب جواب داده و گاه جواب عکس می‌‌دهد ولی در دیدگاه‌های شناختی، به بیمار فهمانده می‌شود، خطراتی که شخص فکر می‌کند توسط آنها تهدید می‌شود همه اغراق‌آمیز بوده است و توسط اصالت وجودی شخص،‌ وی را به خود انسانی می‌رسانیم و به خانواده‌ها آموزش داده می‌شود تا نسبت به بیمارشان با محبت رفتار کنند.

چند راهکار برای کاهش اضطراب‌

ورزش کنید و سعی کنید طی انجام تمرینات منظم ورزشی، خود را رها کنید.

در خلوت خود موقعیت‌های اضطراب‌آور را تصور کنید و در کلام و رفتار خود به دنبال پاسخ‌های مناسب بگردید.

به خاطر داشته باشید کلماتی را که بار اضطرابی دارند مثل (هیچ وقت، همیشه،‌ هرگز،‌ زود، سریع)‌ از گنجینه لغات خود حذف کنید.

در هنگام صحبت، از عجله کردن و اجبار در ارائه پاسخ سریع و واکنش شتاب‌زده بپرهیزید.

سعی کنید با افراد آرام و خونسرد معاشرت کنید و نکات ظریف رفتاری سازگار با خود را از آنها یاد بگیرید.

جام جم


87/10/6
2:5 صبح

باور نادرست درباره بلوغ

بدست مرتضی در دسته

باور نادرست درباره بلوغ چاپ
?? تیر ????
هنوز عموم مردم تصورات و استنباط‌های نادرستی از بلوغ در ذهن خود دارند که نمونه‌هایی از این نوع پندارها به این شرح است:
1) به اعتقاد بیشتر مردم، مرحله بلوغ، دوره‌ای خطرناک از رشد طبیعی انسان است، حال آنکه چنین نیست و باید این دوره از رشد را با صبر و حوصله پذیرفت.
2) اعتقاد بر این است که در دوره بلوغ، نوجوان دچار عصبانیت و پرخاشگری می‌شود و برای رفع آن باید خشونت به خرج داد تا خشم نوجوان در مقابل خشونت، کنترل و کاهش یابد. در صورتی که والدین باید نوجوان خود را به عنوان یک دوست صمیمی بپذیرند و سعی کنند وی را یاری دهند که بر خشم و عصبانیت طبیعی خود در این دوره فایق آید.
3) از زمان‌های پیش، اعتقاد براین بوده که به هنگام بلوغ، شخصیت فرد عوض می‌شود اما این تصور، اشتباه است و هیچ‌گاه شخصیت عوض نمی‌شود بلکه باید این دوره حساس از رشد را مرحله تکامل شخصیت دانست، مرحله‌ای که در آن نوجوان در تلاش مداوم است تا به ثبات و هماهنگی شخصیت خود دست یابد.
4) گفته می‌شود، در مناطقی که دارای آب و هوای گرم هستند، مرحله بلوغ زودتر آغاز می‌شود. در صورتی که بررسی‌های دقیق علمی، صحت این گفته را به شکل قطعی تایید نمی‌کند. چگونگی تغذیه، بهداشت فردی، بهداشت روانی و مسایل ژنتیک در پیدایش و ظهور بلوغ موثرند ولی اینکه در مناطق گرمسیر افراد زودتر به استقبال بلوغ می‌روند، قابل قبول نیست.
5) اعتقاد گروهی بر این است که حرکت‌های ورزشی پرتحرک برای نوجوانان زیان‌آور است اما شواهد اندکی وجود دارد که صحت این امر را ثابت کند. باید توجه داشت نوجوانی که در حال رشد است، همان‌گونه که به تغذیه و استراحت کافی نیاز دارد، به ورزش نیز نیازمند است. ولی برای انتخاب نوع و چگونگی حرکات ورزشی باید وضعیت روانی و جسمانی نوجوان را در نظر گرفت. در این صورت است که نوجوان بدون نگرانی می‌تواند ورزش مورد علاقه خود را انتخاب کند.
6) گروهی از مردم عقیده دارند که در هر زمان، چگونگی بروز آثار و علایق بلوغ در نوجوانان متفاوت است، اما این عقیده صحیح نیست. نکته مهم این است که نوجوان با توجه به مسایل تربیتی و طرز تفکر و نگرش، همانند گذشتگان بوده و ظهور علایم بلوغ غیرقابل تغییر و در تمام اعصار یکسان است اما طریق بروز و ظهور علایم و نشانه‌های آن، به ویژگی‌های سنتی و فرهنگی جامعه بستگی دارد.
7) ظهور علایم جنسی در نوجوان دلیل برآن نیست که او قدرت تولید مثل نیز یافته است. فرزند خود را با چنین تحلیل‌‌هایی به سمت ازدواج زودرس سوق ندهید. نباید تصور کرد که به محض مشاهده اولین تظاهرات جنسی، نوجوان برای تولید مثل آمادگی دارد.
8) برخی معتقدند که در هنگام بلوغ، نوجوان برای ازدواج و تشکیل خانواده از لحاظ نیروی عقلانی و اعمال هوش ضعیف است، در صورتی که آمادگی دارد اما باید توجه داشت که بلوغ روانی نیز در این امر اهمیت دارد. بسیاری از افراد از نظر نیروی جسمانی و جنسی دارای رشد لازم به منظور انجام وظایف زناشویی هستند، اما از نظر عاطفی و روانی برای پذیرش مسوولیت‌های اجتماعی، آمادگی کافی ندارند.
9) تصور اشتباه دیگر این است که عده‌ای معتقدند نوجوانی که از نظر جسمانی سریع رشد می‌کند، نسبت به هم‌سالان خود از اندامی قوی‌تر برخوردار است. پژوهش‌های علمی چنین ارتباطی را بی‌اساس می‌دانند.
10) سال‌های نوجوانی که تقریبا با بلوغ آغاز می‌شود حساس‌ترین دوران زندگی به حساب می‌آید. دورانی که به دوران اضطراب و تنش معروف است و شخصیت پایه‌ریزی شده دوران کودک، بهتر و آشکار‌تر شکل می‌گیرد و بروز می‌کند.


87/10/6
2:3 صبح

وظایف تربیتی پدران در نگاه امیر مومنان (ع )

بدست مرتضی در دسته

وظایف تربیتی پدران در نگاه امیر مومنان (ع ) چاپ
?? تیر ????

در فرهنگ عمومی وقتی سخن از تربیت و پرورش فرزندان به میان می آید بسیار سریع اذهان و افکار به « مادران » معطوف می شود و متاسفانه نام و یاد و ضرورتی از نقش تربیتی « پدران » به میان نمی آید و حال آنکه اصل حیاتی و بنیادی تعلیم و تربیت فرزندان وظیفه و مسئولیت مشترک مادران و پدران است و هر کدام در جایگاه خود و به میزان زمان حضور در لحظات تعامل با کودکان و نوجوانان در تربیت و پرورش صحیح آنان سهم و نقش دارند.
بدیهی است بیشترین حضور در صحنه های تعامل با فرزندان و تربیت و پرورش آنان توسط مادران صورت می گیرد و این به دو دلیل است . دلیل اول این که کیفیت و نوع وظایف و مسئولیت های مادران به گونه ای است که حضور و نقش آفرینی بیشتر آنان را در محیط و کانون خانواده می طلبد و دلیل دوم این که حکمت های آفرینش الهی عواطف خاصی در نهاد و سرشت مادران تعبیه وتثبیت کرده است که آنان را سهم بیشتری از مراقبت های تربیتی و تلاش های دقیق و مستمر برای پرورش نونهالان می بخشد.
دو دلیل مزبور اگر چه معقول است و پذیرفته لکن نافی مسئولیت پدران در تربیت فرزندان نمی باشد و وظایف مهم در پرورش کودکان و نوجوانان را « بیشتر » و نه « مطلق » به مادران محول می نماید و پدران نیز جایگاه و نقش خاص و مسئولیت های مشخصی دارند که باید نسبت به آنها متعهد و متعامل باشند
نظام تربیتی اسلام هم از جنبه « جامعیت » ـ که به همه ابعاد و جلوه های نیازهای عاطفی و روش های پرورش انسان نظر می گسترد ـ و هم از جنبه « واقع گرایی » ـ که در عینیت جامعه حضور دارد و همه ضرورت ها و بایدها و نبایدهای تعلیم و تربیت را مشاهده می کند و لمس می نماید ـ مادران و پدران را در کنار هم در پرورش کودکان و نوجوانان سهیم و دارای نقش و اثر می داند و هر کدام را به گونه ای و با کمیت و کیفیت و زمان بندی و روشمندی خاص به این مسئولیت مهم و حیاتی می گمارد.
امیر مومنان حضرت علی (ع ) که خود یک « پدر » است و فرزندانی بزرگ و شریف و تاثیرگذار در تاریخ بشریت همچون امام حسن (ع ) و امام حسین (ع ) و حضرت زینب (س ) را به جوامع انسانی تحویل داده است هم در « اندیشه » و هم در « عمل » خود را در تربیت و پرورش فرزندان از جنبه های گوناگون مسئول و متعهد می دانست و از همین رو در تلاشی دقیق و با نظارت و مراقبتی مستمر به این امر مهم و محوری اهتمام ویژه داشت .
نامه امیرمومنان (ع ) به فرزندش امام حسن مجتبی (ع ) نمونه ای بزرگ و مهم از اندیشه ها و رهنمودهای تربیتی آن پیشوای الهی می باشد که در متن آن آموزش ها و روش ها و راهکارهای ارزشمندی نهفته است و جنبه های مختلف تربیت و پرورش را می نمایاند. در بخشی از این رهنمودها برای یافتن محوری ترین مسئولیت های پدران در تربیت فرزندان دقت و تعمق می نمائیم :
« پسرم ... من فضایل و ارزش های اخلاقی را برای تو نمایاندم و برشمردم ... پیش از آن که خواهش ها و دگرگونی های دنیا به تو هجوم آورند و پذیرش اطاعت مشکل گردد زیرا قلب نوجوان همچون زمین حاصلخیز و آماده کشت است که هر بذری در آن پاشیده شود می پذیرد. پس در تربیت تو شتاب کردم پیش از آن که دل تو سخت شود و فکر و عقل تو به چیزی دیگر متمایل و مشغول و مغشوش گردد و نیز تا به این وسیله به استقبال کارهایی بروی که صاحبان تجربه زحمت آزمون آن را کشیده اند و تو را از تلاش و یافتن بی نیاز ساخته اند...
پسرم درست است که من به اندازه پیشینیان عمر نکرده ام اما در کردار آنان نظر افکندم و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا آنجا که گویا یکی از آنان شده ام بلکه با مطالعه تاریخ آنان گویا از اول تا پایان عمرشان با آنان بوده ام پس قسمت های روشن زندگی آنان را از دوران تیرگی شناختم و زندگانی سودمند آنان را بادوران زیانبارش شناسایی کردم سپس از هر چیزی مهم و ارزشمند آن را و از هر حادثه ای زیبا و شیرین آن را برای تو برگزیدم و ناشناخته های آنها را دور کردم پس آنگونه که پدری مهربان نیکی ها را برای فرزندش می پسندد من نیز بر آن شدم تو را با خوبی ها تربیت کنم .... (1 )
در این رهنمودهای ژرف تربیتی امیر مومنان (ع ) چهار محور و موضوع مهم از وظایف و مسئولیت های پدران در تربیت و پرورش فرزندان مورد توجه قرار می گیرد.
1 ـ تربیت اخلاقی و معنوی
تربیت اخلاقی و معنوی از موضوعات بسیار مهم و از عوامل اصلی در شکل گیری شخصیت فرزندان محسوب می شود به گونه ای که چنانچه در این امر حیاتی قصور و تسامح شود حیات سالم و بالنده انسان در تمام مراحل و دوره های کودکی نوجوانی جوانی و بزرگسالی به خطر می افتد و مشکلات و موانع فراوان رخ می نمایانند و رکودها و جمودها از یک سو و بیراهه ها و مهالک از سوی دیگر رشد و کمال و سعادت آدمی را مختل می کنند و همین جاست که ضلالت و گمراهی و فساد و تباهی نیز چهره ظاهر می سازد و باندهای مخرب برای آلوده کردن جوانان و بهره برداری های مختلف از آنان به دام گستری می پردازند و به سرعت و سهولت به شکار نونهالانی روی می آورند که از ابتدا و در کانون خانواده که اولین مرکز تربیت و شکل گیری شخصیت سالم و پاک می باشد تحت نظارت و پرورش صحیح قرار نگرفته اند.
نظام تربیتی اسلام مسئولیت محوری « پدران » را در تربیت اخلاقی و معنوی کودکان و نوجوانان بسیار زیربنایی می داند و با تعابیر ژرف و آگاهی بخش این مهم را به صورت یک شناخت و بینش ضروری در اذهان وافکار عمومی تثبیت می نماید.
در نگاه آموزه های تربیتی اسلام پدران باید همواره از درگاه حضرت پروردگار تربیت صحیح و کامل فرزندان را تمنا کنند و خداوند را به یاری بطلبند . (2 )
همچنین پدران به کسب این بصیرت دعوت می گردند که حق فرزندان را تادیب و تربیت اخلاقی آنان بدانند و به همین دلیل نیک و بدآنان را وابسته به خود تلقی کنند و همچون یک مربی شایسته در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان کوشا باشند(3 )
« تربیت » را بهترین « ارث » بر جای مانده از جانب « پدران » برای « فرزندان » معرفی کردن (4 ) و « پدران موفق » در ادب آموزی و تربیت اخلاقی نونهالان را شایسته نزول رحمت خاص الهی دانستن (5 ) دو آموزه دیگری است که جایگاه و نقش محوری پدران در تربیت اخلاقی و معنوی فرزندان را نمایان می سازد و بر تحقق آن تصریح می نماید.
امیرمومنان حضرت علی (ع ) به فرزندش امام حسن مجتبی (ع ) انجام وظیفه و مسئولیت انتقال ارزش های معنوی و خصال و صفات اخلاقی را بسیار حیاتی و مهم تلقی می نماید و به این طریق هم خود را عامل به این وظیفه و موفق در انجام آن می داند هم به امام حسن (ع ) به عنوان پدر آینده نقش و اهمیت تربیت اخلاقی و معنوی را می نمایاند و هم برای نسل های آینده و همه پدران در گستره تاریخ این شناخت و معرفت را به صورت پشتوانه ای مهم ذخیره می سازد.
2 ـ پرورش فکری و اعتقادی
پرورش فکری و اعتقادی دومین مسئولیت محوری پدران برای ساختن و به رشد و کمال در آوردن شخصیت فرزندان خویش می باشد. اهمیت خاص و آثار ارزشمند این نوع پرورش را وقتی در می یابیم که مشاهده می کنیم در هر عصری از اعصار و زمان ها وجود جریان های فکری ناسالم برای به انحراف کشاندن نوجوانان یک واقعیت تلخ و ثبت شده در اوراق تاریخ می باشد.
خارجیگری اشعری گری اخباری گری مرجئه گری صوفی گری از جمله جریان های فکری و اعتقادی متضاد با اسلام اصیل می باشند که در دوره های متعدد تاریخی به ظهور و نقش آفرینی های ویرانگر درآمده اند و گروه هایی از مردم جامعه را از همان دوره جوانی در دام خود افکنده و از مسیر حق دور داشته و در بیراهه های تشکیک و تردید و معتقدات مغشوش به حرکت درآورده اند.
تفکر جدایی دین از سیاست جریان نفاق جریان فرقان تفکر بطلان تشکیل حکومت در عصر غیبت جریان ملی گرایی در شکل ها و با نام های مختلف از جمله جریانهای فکری و اعتقادی ناسالم در عصر ما و تاریخ معاصر ایران به شمار می روند . (6 )
این جریان ها در نهایت جوانان را از اسلام اصیل جدا کرده و در دام قدرت ها و کشورهای استعماری اسیر کرده اند و از همین جا مشخص می شود و با مستندات و شواهد ثابت می گردد که این جریان های دو آتشه فکری و اعتقادی « سیاسی » ! بوده و هستند و بسیاری از آنها دانسته و آگاه و برخی نیز نادانسته و ناآگاه در خدمت دشمنان دین درآمده اند.
امیرمومنان حضرت علی (ع ) در رهنمود تربیتی خویش به فرزندش حضرت امام حسن (ع ) به این نکته اشارت دارد که قبل از آن که عقل و فکر تو به چیزی غیر از حق مشغول و مغشوش گردد به پرورش فکری و اعتقادی ات همت گماشتم و به این ترتیب بر حساسیت و ضرورت این نوع مراقبت و پرورش تاکید می نماید.
3 ـ بینش یابی و فرصت شناسی
یکی از وظایف مهم و ارزشمند پدران این است که نسبت به دوره بسیار حساس و حیاتی « نوجوانی » اصل بینش یابی و وظیفه فرصت شناسی را مورد توجه و نظر و عمل قرار دهند و هیچ گونه غفلت و مسامحه ای را روا مدارند که در آن صورت حرکت سالم و پویای تربیتی فرزندان را با مانع و مشکل مواجه می سازند و در پی آن شاهد عواقب و آثار تلخ و ناگوار آن خواهند بود.
اصل بینش یابی پدران را به مطالعه و دقت برای شناخت دوره نوجوانی و عواطف و احساسات خاص آن دعوت می کند و وظیفه فرصت شناسی پدران را به شکار فرصت های مناسب به وجود آمده در این دوره حساس برای تربیت و پرورش سالم و مستحکم نوجوانان وادار می نماید.



در دوره نوجوانی در کنار فراهم آمدن شرایط برای رشد جسمی و بروز آثار و جلوه های خاص آن زمینه ها برای رشد ارزش های اخلاقی از یکسو و پذیرش اعتقادات سالم از دیگر سو کاملا آماده و مناسب می گردد و به همین دلیل پدران باید دقت و نظارت آمیخته با اطلاعات و شناخت و آگاهی های لازم را معمول دارند تا نوجوان هم از جنبه فکری و اعتقادی به دین باوری اصیل برسد و هم از جنبه اخلاقی و معنوی شخصیتی پاک و سالم و پایبند به ارزش ها و هنجارهای اسلامی بیابد.
نوجوان در این دوره از زندگی به دلیل آمادگی برای پذیرش باور و اعتقاد و نیز متمایل و متعامل شدن به ارزش های اخلاقی به زمین بکر و حاصلخیزی شبیه است که هر بذری در آن بیفشانیم رشد می کند.
این تشبیه زیبا از امیر مومنان (ع ) که در متن رهنمود تربیتی خویش به فرزندش آمده است نشان می دهد که اگر پدران هم به اصل بینش یابی نسبت به عواطف و احساسات و از جمله آمادگی های لازم برای دین پذیری و گرایش عملی به ارزش های اخلاقی توجه و عمل نمایند و هم در فرصت شناسی و شکار لحظه ها برای پاشیدن بذرهای ایمان و اخلاص و صداقت در زمین بکر روح و جان و قلب نوجوان دقیق و عامل باشند دیگران ـ نه جریان های فکری ناسالم و نه افراد و عناصر ناپاک و شیاد ـ نمی توانند فرزندانشان را به گمراهی و انحراف بکشند.
4 ـ تجربه آموزی و عبرت اندوزی
وظیفه چهارم محوری پدران برای رشد شخصیت فرزندان انتقال تجربه های بزرگ تاریخی و درس ها و پیام های نهفته در آنها به نوجوانان و ایجاد پشتوانه ای از عبرت و بصیرت برای پیمودن راه پرفراز و نشیب زندگی می باشد.
امیرمومنان (ع ) به فرزندش گوشزد می نماید که من به گونه ای در « تاریخ » عمیق و دقیق شدم و با رخدادها و حوادث مختلف فرهنگی و اجتماعی و سیاسی آن درآمیختم که گویا از اول تا پایان عمر اقوام و ملل و روحیات و صفات و رفتار و عملکردها و حوادث زندگی آنان حضور داشته ام و سپس تمام این تجربیات را زیر و رو کردم و بهترین و درس آموزترین را برای حیات برتر و سالم و موفق برگزیدم و به تو منتقل ساختم .
امیرمومنان (ع ) در این رهنمود ارزش و آثار گرانقدر « تجربه » ها در یاری رسانی نوجوانان را می نمایاند و به این واقعیت تصریح می کند که هر کدام از فرزندان باید با پشتوانه ای نیرومند از تجربه های موفق وارد اجتماع شوند تا بتوانند در مسیر طولانی و پرفراز و فرود حیات دنیا از گردنه های سخت عبور نمایند و در هر جلوه از زندگی ـ چه اخلاقی و رفتاری چه فرهنگی و علمی چه فکری و اعتقادی چه اجتماعی و سیاسی ـ از این پشتوانه های کارآمد بهره وری های جامع نمایند.
به این ترتیب حضرت علی (ع ) هم به انجام وظیفه خویش به عنوان یک « پدر » برای انتقال تجربه های مفید به فرزندش اشاره می نماید و هم به نقش و اهمیت تجارب سازنده برای نسل های بشر تصریح دارد.
ارزش تجربه و ضرورت بهره وری از آن در نگاه امیرمومنان (ع ) به گونه ای حائز اهمیت می باشد که معلومات و آگاهی های انسان عاقل و خردورز را در پرتو استفاده از تجربه های مختلف روبه افزایش و فزونی می داند (7 ) و نه تنها ارزش رای و نظر هر انسانی را وابسته به مقدار تجاربی می داند که در خزانه فکر خود اندوخته است (8 ) که « عقل تجربی » را در کنار « عقل طبیعی » عامل اصلی خیر و سعادت بشر معرفی می نماید (9 ) و معتقد است از تجارب بشر است که می توان دانش نو و اطلاعات تازه را استخراج نمود . (10 )
وظایف و مسئولیت های چهارگانه ای که از نظر گذشت مجموعه ای به هم پیوسته و غیرقابل گسست می باشند و شکل گیری شخصیت سالم و بالنده فرزندان در پرتو عمل دقیق به هرکدام از وظایف محوری و بنیادین مزبور می باشد و نمی توان تصور نمود جوانانی که از جنبه « اخلاقی و معنوی » به پایبندی نسبت به ارزش ها و هنجارها رسیده باشند و در عین حال از جنبه « فکری و اعتقادی » به راهیابی و باورمندی صحیح و سالم دست نیابند به سعادت و رستگاری برسند. چنان که دیده ایم و می بینیم که هستند کسانی که در همان حال که مقید به معیارهای اخلاقی می باشند در امور فکری و اعتقادی به قشری گری و تصلب گرفتار آمده و در دام برخی از جریان های اعتقادی مغشوش که پوسته و ظاهری از اسلام دارند و از حقیقت آن تهی هستند اسیر شده اند! در نقطه مقابل نیز معتقدات سالم با اخلاق و رفتار سالم پیوند می خورد و در غیراینصورت دیری نمی پاید که آلودگی های اخلاقی باورهای صحیح را به بیراهه می کشاند.
اصل « بینش یابی و فرصت شناسی » و نیز اصل « تجربه آموزی و عبرت اندوزی » به همین ترتیب با دو اصل قبلی رابطه همگون و متقابل دارند و با هم در تعامل مستمر می باشند. یعنی دو اصل اولیه بدون این دو اصل مزبور به طور جامع و کامل به ظهور و تحقق درنمی آیند و چنانچه پدران از بینش های لازم نسبت به عواطف نوجوانان و شکار فرصت ها برای بذرافشانی مناسب و به موقع در زمین حاصلخیز قلب و فکر آنان برخوردار نباشند چگونه تربیت اخلاقی و معنوی و نیز پرورش فکری و اعتقادی نوجوانان محقق می گردد و همین گونه است نقش و آثار تجارب مفید و سازنده و تحول زا در موضوع شکل گیری شخصیت سالم و کامل فرزندان و به این ترتیب پدران باید هرکدام از مسئولیت های چهارگانه در تربیت و پرورش سالم و جامع را در جایگاه خود و به نحو صحیح و با مراقبت دقیق به مرحله عمل درآورند تا فرزندان صالح و سالم به جامعه انسانی تحویل دهند.
پاورقی :
ــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ نهج البلاغه نامه 31
2 ـ صحیفه سجادیه دعا در طلب صلاح و سعادت برای فرزندان
3 ـ تحف العقول ص 263
4 ـ غررالحکم ج 1 ص 79
5 ـ الحدیث ج 3 ص 92
6 ـ از دو مقطع تاریخی هرکدام پنج جریان فکری ناسالم را نام بردیم . این یادکرد هرگز به این معنا و مفهوم نیست که جریان های پنجگانه مقطع اول تاریخی با جریان های پنجگانه مقطع دوم تاریخی که مربوط به عصر و زمان ما می باشد هیچ سنخیتی از لحاظ محتوا و اهداف ندارند بلکه برعکس این جریان ها از یک ماهیت و استراتژی و خط مشی برخوردارند و در هر زمان با قالب ها و شیوه های مختلف و متناسب با زمان و نحوه بهره برداری قدرت های ستمگر و حکومت هایی که به نام اسلام علیه اسلام فعالیت می کنند ظاهر می گردند. به دیگر سخن جریان های فکری وابسته به « اسلام اموی » و « اسلام عباسی » در مقطع تاریخی « دیروز » با جریان های فکری وابسته به « اسلام شاهنشاهی » و « اسلام آمریکایی » در مقطع تاریخی « امروز » دارای هویت و هدف واحد و مشترک می باشند و از یک آبشخور سیراب می شوند و به همین دلیل آفات و آسیب های به وجود آمده از جریان های فکری دیروز و امروز علیه مردم جامعه به ویژه جوانان همانند هم و دارای اهداف مشترک و متصل به دشمنان و مخالفان اسلام ناب محمدی (ص ) می باشد و بر اهل تحقیق است که این موضوع مهم را در ابعاد و جنبه های گوناگون برای نسل جوان کالبد شکافی نمایند.
7 ـ غررالحکم ج 1 ص 58
8 ـ همان منبع ص 424
9 ـ الحدیث ج 1 ص 316
10 ـ تحف العقول ص 96
از دیدگاه امیرمومنان (ع ) فرزندان باید با پشتوانه ای نیرومند از تجربه های موفقی که پدران از جامعه و تاریخ به آنان منتقل کرده اند وارد اجتماع شوند تا بتوانند در مسیر طولانی و پرفراز و فرود حیات دنیا از گردنه های سخت عبور نمایند و در هر جلوه از زندگی از این پشتوانه کارآمد بهره وری های جامع نمایند
اصل « بینش یابی » پدران را به مطالعه و دقت برای شناخت دوره نوجوانی و عواطف و احساسات خاص آن دعوت می کند و وظیفه « فرصت شناسی » پدران را به شکار لحظه های مناسب در این دوره حساس برای تربیت و پرورش پایدار و مستحکم نوجوانان وادار می نماید
تربیت اخلاقی و معنوی پرورش فکری و اعتقادی بینش یابی و فرصت شناسی تجربه آموزی و عبرت اندوزی چهار وظیفه و مسئولیت مهم و محوری پدران محسوب می شود که هیچ کدام بدون دیگری تاثیرگذار و تحول زا نخواهد بود و همه آنها به هم آمیخته و مکمل تربیت و پرورش سالم کودکان و نوجوانان می باشند و در اثر رابطه همگون و متقابل و تعامل مستمری که با هم دارند زمینه های شکل گیری شخصیت سالم و جامع فرزندان را مساعد می نمایند

جمهوری اسلامی


<      1   2   3   4   5      >